آمد برای قتل دیوید، تدی و جو به شهر تفریحی هوش مصنوعی حل تکالیف منحط روژ سیتی میروند، جایی که «دکتر دانش»، یک موتور پاسخ هولوگرافیک، آنها را به بالای مرکز راکفلر در ویرانههای سیلزده شهر نیویورک هدایت میکند و همچنین اطلاعات افسانهای ارائه میکند. که دیوید به این معنا تعبیر می کند که یک پری آبی می تواند به او کمک کند.
در بالای خرابه های نیویورک، دیوید با پروفسور هوش مصنوعی حل تکالیف هابی، خالق خود ملاقات می کند، که به او می گوید که ملاقات آنها توانایی دیوید در عشق و علاقه را نشان می دهد. دیوید کپی های زیادی از خود، از جمله انواع زنانه به نام "دارلین" را در جعبه و آماده برای حمل پیدا می کند. دیوید که از حس فردیت از دست رفته خود ناامید شده است، با سقوط از یک آسمان خراش به داخل اقیانوس اقدام به خودکشی می کند. در حالی که در زیر آب است، دیوید قبل از اینکه جو او را در یک هواپیمای آبی خاکی نجات دهد، متوجه شکلی شبیه پری آبی می شود. قبل از اینکه دیوید بتواند توضیح دهد، مقامات جو را از طریق آهنربای الکتریکی دستگیر می کنند. دیوید و تدی کنترل هواپیما را هوش مصنوعی حل تکالیف به دست می گیرند تا پری آبی را ببینند، که معلوم شد مجسمه ای از جاذبه ای در جزیره کونی است. این دو با سقوط چرخ شگفت انگیز روی وسیله نقلیه آنها به دام می افتند. دیوید با اعتقاد به واقعی بودن پری آبی، بارها از مجسمه می خواهد که او را به یک پسر واقعی تبدیل کند تا زمانی که منبع انرژی او تمام شود.
دو هزار سال بعد، بشریت منقرض شده و منهتن اکنون زیر یخ های یخبندان مدفون شده است. Mecha به شکل پیشرفته ای تکامل یافته است و گروهی به نام متخصصان که به بشریت علاقه دارند، دیوید و تدی را پیدا کرده و احیا می کنند. آنها خانه خانواده سوئینتون را از خاطرات دیوید بازسازی می کنند، قبل از هوش مصنوعی حل تکالیف اینکه توضیح دهند، از طریق یک نسخه تعاملی از پری آبی، که او احتمالاً نمی تواند انسان باشد. با این حال، آنها مونیکا را از طریق مواد ژنتیکی از تار مویی که تدی نگه داشته بود، بازسازی می کنند. این نسخه از مونیکا تنها یک روز میتواند زنده بماند و به دلیل زیرروال محافظت از کپی، نمیتوان دوباره آن را احیا کرد. دیوید شادترین روز خود را با مونیکا س هوش مصنوعی حل تکالیف پری می کند و هنگام غروب که به خواب می رود، مونیکا به دیوید می گوید که همیشه او را دوست داشته است: "لحظه ابدی که او منتظرش بود" همانطور که راوی توصیف می کند. دیوید نیز به خواب می رود و به جایی می رود که «رویاها در آنجا متولد می شوند».
قالب
هیلی جوئل اوسمنت در نقش دیوید. Osment اولین و تنها انتخاب اسپیلبرگ برای این نقش بود. اوسمنت برای به تصویر کشیدن این شخصیت از پلک زدن چشمانش پرهیز کرد و خود را با هوش مصنوعی حل تکالیف حالت خوب "برنامه ریزی" کرد.[8]
فرانسیس اوکانر در نقش مونیکا سوینتون
سم روباردز در نقش هنری سوئینتون
کوبریک در اواخر دهه 1970 توسعه خود را با اقتباسی از "Super-Toys Last All Summer Long" آغاز کرد و نویسنده داستان، برایان آلدیس را برای نوشتن یک فیلم سینمایی استخدام کرد. در سال 1985، کوبریک از استیون اسپیلبرگ خواست تا فیلم را کارگردانی کند و کوبریک تهیه کننده آن بود. برادران وارنر موافقت کرد تا A.I. و وظایف توزیع را پوشش دهد.[12] این فیلم در جهنم توسعه کار کرد و آلدیس توسط کوبریک به دلیل اختلافات خلاقانه در سال 1989 اخراج شد.[13] باب شاو برای مدت کوتاهی به عنوان نویسنده خدمت کرد و پس از شش هفته به دلیل برنامه کاری سخت کوبریک ترک کرد و ایان واتسون به عنوان نویسنده جدید در مارس 1990 استخدام شد. آلدیس بعداً اظهار داشت: هوش مصنوعی حل تکالیف "حرامزاده نه تنها من را اخراج کرد، بلکه دشمن من [واتسون] را نیز استخدام کرد. ] بجای." کوبریک ماجراهای پینوکیو آموزش برنامه نویسی کودکان و نوجوانان را برای الهام گرفتن به واتسون داد و A.I. "نسخه ربات پیکارسک از پینوکیو".[12][14][15]
سه هفته بعد، واتسون اولین درمان داستانی خود را به کوبریک داد و کار خود را بر روی A.I به پایان رساند. در اردیبهشت 91 با پرداختی دیگر در 90 صفحه. ژیگولو جو در ابتدا به عنوان یک G.I تصور شد. مکا، اما واتسون پیشنهاد داد که او را به یک فاحشه مرد تغییر دهند. کوبریک به شوخی گفت: «حدس میزنم بازار بچهها را از دست دادیم.» [12] در همین حال، کوبریک A.I را کنار گذاشت. برای کار بر روی یک اقتباس سینمایی از Wartime Lies، احساس میکردم که انیمیشن رایانهای به اندازه کافی برای خلق شخصیت دیوید پیشرفت نکرده است. پس از انتشار پارک ژوراسیک اسپیلبرگ با تصاویر خلاقانه کامپیوتری اش، در نوامبر 1993 اعلام شد که تولید A.I. در سال 1994 آغاز Artificial intelligence to solve homework خواهد شد.[16] دنیس مورن و ند گورمن، که در پارک ژوراسیک کار میکردند،
آمد برای قتل دیوید، تدی و جو به شهر تفریحی هوش مصنوعی حل تکالیف منحط روژ سیتی میروند، جایی که «دکتر دانش»، یک موتور پاسخ هولوگرافیک، آنها را به بالای مرکز راکفلر در ویرانههای سیلزده شهر نیویورک هدایت میکند و همچنین اطلاعات افسانهای ارائه میکند. که دیوید به این معنا تعبیر می کند که یک پری آبی می تواند به او کمک کند.
در بالای خرابه های نیویورک، دیوید با پروفسور هوش مصنوعی حل تکالیف هابی، خالق خود ملاقات می کند، که به او می گوید که ملاقات آنها توانایی دیوید در عشق و علاقه را نشان می دهد. دیوید کپی های زیادی از خود، از جمله انواع زنانه به نام "دارلین" را در جعبه و آماده برای حمل پیدا می کند. دیوید که از حس فردیت از دست رفته خود ناامید شده است، با سقوط از یک آسمان خراش به داخل اقیانوس اقدام به خودکشی می کند. در حالی که در زیر آب است، دیوید قبل از اینکه جو او را در یک هواپیمای آبی خاکی نجات دهد، متوجه شکلی شبیه پری آبی می شود. قبل از اینکه دیوید بتواند توضیح دهد، مقامات جو را از طریق آهنربای الکتریکی دستگیر می کنند. دیوید و تدی کنترل هواپیما را هوش مصنوعی حل تکالیف به دست می گیرند تا پری آبی را ببینند، که معلوم شد مجسمه ای از جاذبه ای در جزیره کونی است. این دو با سقوط چرخ شگفت انگیز روی وسیله نقلیه آنها به دام می افتند. دیوید با اعتقاد به واقعی بودن پری آبی، بارها از مجسمه می خواهد که او را به یک پسر واقعی تبدیل کند تا زمانی که منبع انرژی او تمام شود.
دو هزار سال بعد، بشریت منقرض شده و منهتن اکنون زیر یخ های یخبندان مدفون شده است. Mecha به شکل پیشرفته ای تکامل یافته است و گروهی به نام متخصصان که به بشریت علاقه دارند، دیوید و تدی را پیدا کرده و احیا می کنند. آنها خانه خانواده سوئینتون را از خاطرات دیوید بازسازی می کنند، قبل از هوش مصنوعی حل تکالیف اینکه توضیح دهند، از طریق یک نسخه تعاملی از پری آبی، که او احتمالاً نمی تواند انسان باشد. با این حال، آنها مونیکا را از طریق مواد ژنتیکی از تار مویی که تدی نگه داشته بود، بازسازی می کنند. این نسخه از مونیکا تنها یک روز میتواند زنده بماند و به دلیل زیرروال محافظت از کپی، نمیتوان دوباره آن را احیا کرد. دیوید شادترین روز خود را با مونیکا س هوش مصنوعی حل تکالیف پری می کند و هنگام غروب که به خواب می رود، مونیکا به دیوید می گوید که همیشه او را دوست داشته است: "لحظه ابدی که او منتظرش بود" همانطور که راوی توصیف می کند. دیوید نیز به خواب می رود و به جایی می رود که «رویاها در آنجا متولد می شوند».
قالب
هیلی جوئل اوسمنت در نقش دیوید. Osment اولین و تنها انتخاب اسپیلبرگ برای این نقش بود. اوسمنت برای به تصویر کشیدن این شخصیت از پلک زدن چشمانش پرهیز کرد و خود را با هوش مصنوعی حل تکالیف حالت خوب "برنامه ریزی" کرد.[8]
فرانسیس اوکانر در نقش مونیکا سوینتون
سم روباردز در نقش هنری سوئینتون
کوبریک در اواخر دهه 1970 توسعه خود را با اقتباسی از "Super-Toys Last All Summer Long" آغاز کرد و نویسنده داستان، برایان آلدیس را برای نوشتن یک فیلم سینمایی استخدام کرد. در سال 1985، کوبریک از استیون اسپیلبرگ خواست تا فیلم را کارگردانی کند و کوبریک تهیه کننده آن بود. برادران وارنر موافقت کرد تا A.I. و وظایف توزیع را پوشش دهد.[12] این فیلم در جهنم توسعه کار کرد و آلدیس توسط کوبریک به دلیل اختلافات خلاقانه در سال 1989 اخراج شد.[13] باب شاو برای مدت کوتاهی به عنوان نویسنده خدمت کرد و پس از شش هفته به دلیل برنامه کاری سخت کوبریک ترک کرد و ایان واتسون به عنوان نویسنده جدید در مارس 1990 استخدام شد. آلدیس بعداً اظهار داشت: هوش مصنوعی حل تکالیف "حرامزاده نه تنها من را اخراج کرد، بلکه دشمن من [واتسون] را نیز استخدام کرد. ] بجای." کوبریک ماجراهای پینوکیو آموزش برنامه نویسی کودکان و نوجوانان را برای الهام گرفتن به واتسون داد و A.I. "نسخه ربات پیکارسک از پینوکیو".[12][14][15]
سه هفته بعد، واتسون اولین درمان داستانی خود را به کوبریک داد و کار خود را بر روی A.I به پایان رساند. در اردیبهشت 91 با پرداختی دیگر در 90 صفحه. ژیگولو جو در ابتدا به عنوان یک G.I تصور شد. مکا، اما واتسون پیشنهاد داد که او را به یک فاحشه مرد تغییر دهند. کوبریک به شوخی گفت: «حدس میزنم بازار بچهها را از دست دادیم.» [12] در همین حال، کوبریک A.I را کنار گذاشت. برای کار بر روی یک اقتباس سینمایی از Wartime Lies، احساس میکردم که انیمیشن رایانهای به اندازه کافی برای خلق شخصیت دیوید پیشرفت نکرده است. پس از انتشار پارک ژوراسیک اسپیلبرگ با تصاویر خلاقانه کامپیوتری اش، در نوامبر 1993 اعلام شد که تولید A.I. در سال 1994 آغاز Artificial intelligence to solve homework خواهد شد.[16] دنیس مورن و ند گورمن، که در پارک ژوراسیک کار میکردند،